پشت چهره ها

گفت و گو با مردم کوچه و خیابان

پشت چهره ها

گفت و گو با مردم کوچه و خیابان

خاطرات سفری

" فیلبند " یا اقیانوس ابرها ...!


شهریور ماه سال 1401 به روستای فیلبند ( در 56 کیلومتری شهر آمل ) رفتیم. اقامتگاه ما در طبقه ی دوم ساختمانی سه طبقه بود با تراسی بزرگ رو به کوه ها و جنگل و مشرف به خانه های پایین دست روستا. نگفته پیداست که بهترین قسمت طبقه ی ما، همین تراس بود. جایی که در اون چند روز سفر صبحونه های لذت بخشی را در حال تماشای کوه ها و درختان جنگل نوش جان کردیم. در حقیقت هر زمان که برای گشت و گذار بیرون نبودیم بیشتر وقت را در تراس می نشستیم. و من که عاشق خوابیدن در فضای باز هستم شب را هم در تراس می خوابیدم. به غیر از یک شب که در نیمه های شب ناغافل بارون گرفت. چند دقیقه از جام تکون نخوردم. فکر کردم شاید زود بند بیاد. ولی نیامد. مجبور شدم وسایل را ببرم داخل اتاق و اون شب به خوابیدن داخل اتاق رضایت بدم.

شنیده بودیم که اهالی فیلبند به روستاشون" اقیانوس ابرها " هم می گن. روستا یک غذاخوری سنتی داشت که روی تابلوی خیلی بزرگش که از فاصله ی دور هم به خوبی خونده می شد نوشته بودن " مجتمع تفریحی اقیانوس ابرها ". در بین راه نرسیده به روستا هم یک غذاخوری بین راهی دیده بودیم که تابلوی " غذاخوری دریاچه ی ابرها " را به سردرش داشت.   ادامه مطلب ...