شادی را گم می کنیم
معنای شادی این قدر غیرقابل لمس است که هیچ کس نمی تواند معنی واقعی آن را بیان کند. شاید هیچ کس شادی واقعی را لمس نکرده باشد. من هر موقع که احساس می کنم خیلی شادم وقتی به عمق وجودم نگاه می کنم می بینم جایی برای دغدغه ی خاطر وجود دارد. شادی شاید در ایده ها یا در ذهن ها باشد. شادی یعنی درک متقابل، یعنی آزادی، یعنی موفقیت. این ها انسان را شاد می کند. من مثلا بعد از یک موفقیت در امتحان شاد می شوم. البته آن را شادی واقعی نمی دانم. چون گذراست. یعنی یک روز که از آن بگذرد یادت می رود. اگر شادی واقعی باشد همیشه آدم آن را لمس می کند و هر چقدر هم از آن بگذرد باز از آن لذت می بریم.
شادی واقعی زمانی است که وقتی برمی گردی پشت سرت را نگاه کنی در خانواده ات، دغدغه ای نداشته باشی. خانواده ات آرام باشد، نگران آینده نباشی که همیشه ذهنت را اذیت کند. یک آسایش طبیعی اما دائمی. یعنی من بدانم که یک موقعیت کاری دائمی دارم و نگرانی و دغدغه ی این که کارم را از دست بدهم نداشته باشم. نکته ی دیگری که وقتی در مورد شادی صحبت می کنم به ذهنم می آید این است که اگر آدمی واقعا شاد باشد شاید آدم واقعی نباشد. یعنی به نظر من آدمی آدم است که دغدغه ی دیگران هم ناراحتش کند. یعنی اگر من مشکل نداشتم فکر نکنم دیگران هم مشکل ندارند.
یک زمانی برای خانواده ام مشکلی پیش آمده بود که وقتی رفع شد خیلی احساس شادی کردم. این حس شادی برایم ماندگار شد. ولی در اغلب موارد آن قدر نگرانی و دغدغه برای انسان پیش می آید که شادی را از یاد می برد. همیشه نگرانی آن قدر بیشتر از شادی است که ما شادی را گم می کنیم.
نکته ی دیگری که شادی واقعی برای انسان به وجود می آورد دوست داشتن واقعی یک انسان دیگر مثلا همسر، دوست، پدر، مادر، خواهر یا برادر است. این هم حس شادی به شخص می دهد. به نظر من دوست داشتن بهتر از عشق است.
این تجربه ی زندگی 23 ساله ی من است. زیرا در عشق، حسادت نهفته است. آدم عاشق، معشوق را فقط برای خودش می خواهد. عشق قبل از دوست داشتن با عشق بعد از دوست داشتن با هم فرق دارند. عشقی که بعد از دوست داشتن می آید واقعی تر است. طرف مقابل را اذیت نمی کند.
شخصا فکر می کنم عشق به حسودی و تنگ نظری آلوده می شود. دوست داشتن واقعی یعنی از خود گذشتن، همیشه نفع طرف مقابل را خواستن، ولی آدم عاشق همیشه طرف را فقط برای خودش می خواهد حتی اگر محدودش کند.
تاریخ و محل چاپ : 19 مرداد ماه سال 1382 در صفحه ی " اجتماع " روزنامه ی یاس نو