لبخند شوهرم
وقتی آدم شاده که از یک سری مسائل و مشکلات به دور باشه. مثل مشکلاتی که الان دور و برمون هست. وقتی شادی در دل مون باشه می تونه در ظاهرمون هم نمود داشته باشه. می تونیم کسی را دوست داشته باشیم. من موقعی شادم که مشکلات به من احاطه نکنه. مشکل همسر، بچه، خانواده. من 27 سالمه. سه ساله که مطلقه هستم. بچه ندارم. وقتی می بینم دیگران شاد هستند از شادی آنها شاد می شوم. مخصوصا از شادی خانواده ام. الان تنها زندگی می کنم. کار می کنم. در زندگی زناشویی چیزی که من رو شاد می کرد لبخند شوهرم بود. از مشکلاتی که به راحتی حل می شدند شاد می شدم. وقتی می دیدم خانواده ی خودم و شوهرم به هم احترام می گذارند این باعث شادی ام می شد. من دیپلم دارم. امسال می خوام کنکور شرکت کنم. از بچگی عاشق رشته ی حسابداری بودم. در این سه سال بعد از جدایی، خیلی علاقه داشتم که تحصیلم را در رشته ی حسابداری ادامه بدم ولی فرصت ها را از دست می دادم به دلیل مشکلات مالی که مجبور بودم کار کنم. ولی امسال حتما حتما این کار را می کنم.
تاریخ و محل چاپ: دوم شهریور ماه سال 1382 در صفحه ی "اجتماع " روزنامه ی یاس نو