پشت چهره ها

گفت و گو با مردم کوچه و خیابان

پشت چهره ها

گفت و گو با مردم کوچه و خیابان

گیلاس سرخ

یه خبر خوب از پسرم


از آشنایانِ قدیمِ من است. می داند برای روزنامه ی یاس نو گزارش تهیه می کنم و جدیدا هم ستونی با تیتر گیلاس سرخ به من داده اند تا در آن نظر مردم را در مورد شادی بپرسم و اینکه خودشان چه موقع در زندگی احساس شادی می کنند. وقتی از من می شنود که می خواهم با او هم در مورد شادی صحبت کنم می پذیرد.

( همین جا بگویم که متن این مصاحبه را هم وقتی به دنبال مطلب چاپ شده ی دیگری می گشتم تصادفا پیدا کردم. زمانی که من این گفت و گو را انجام دادم پروژه ی کاری گروه ما در روزنامه تغییر کرد در نتیجه چاپ این مطلب در ستون گیلاس سرخ امکان پذیر نشد. )
***
 چه موقع شادی؟
وقتی که آرامش دارم. یعنی وجودم آماده است برای اینکه همه ی خوشی ها را بتونم بپذیرم و اطرافیانم شاد و خوشحال باشند. آرامش از همه چی مهم تره. ( کمی مکث می کند. انگار دارد فکر می کند. )
خیلی راجع بهش فکر نکردم. گاهی آدم از صبح به نظرش میاد که حال خوشی داره و انگار همه ی رنگ ها براش شفافه. وقتی بیشتر فکر می کنه که چرا اون حالُ داره می بینه خواب خوبی داشته شبش. آروم خوابیده. بعد راجع به روز قبلش فکر می کنه که بیشتر آدمایی که باهاشون سر و کار داشته در مجموع خوب بودن. مشکلات کمتری داشتن. این باعث می شه که آدم یه احساس آرامش پیدا کنه. مثل اینکه یه جوری آدم مسئول همه ی آدماست که همه خوشحال باشن تا آدم خودش هم بتونه خوشحال باشه.  ادامه مطلب ...